اونقدر خسته ام که حد ندارد هر روز و هر روز اس.ام.اس هایی که ازش دارم و بیشتر آنها حالت ناراحت کننده و من متهم شده ام به همه چیز .من که فقط انتظار یه دوستی ساده داشتم و یه دوست داشتن ساده....
اگر واقعا حسام تو می رفتی و ازدواج می کردی و خیلی راحت به من می گفتی تموم شد واقعا اون لحظه انتظار داشتی من چی بگم؟ منم هر چی تهمت بی رواست به تو بدهم و تو را پست و خائن بدونم.باورم نمی شه که حسامی که من می شناختم و دوستش داشتم این حرفها را به من زده باشه .چرا آدمها وقتی عصبانی می شوند هر چی دلشون می خواهد می گند و آدم را تا نهایت نیستی ناراحت می کنند.
دیروز اس.ام.اس دادی بهم که می خواهی پولم را بدی من که از اون پول گذشتم هیچی بهت نگفتم مگه چقدر بود ، اما تا بهت پیغام دادم گفتی : چیه بوی پول به دماغت خورده
واقعا خدایی روت شد این حرفو به من بزنی من اگه یه دختر مایه دار پولداری که می گی بودم هیچوقت نمی اومدم با تو دوست شوم می رفتم با یکی همتراز خودم دوست شوم.تو نمی دونی چه زجری من توی این مدت کشیدم .همه خاطراتم را با تو گذاشتم توی یه کشو.همه آهنگهای ماشینم را عوض کردم فقط و فقط بخاطر اینکه هر آهنگی که گوش می دادم یاد تو می افتادم و وسط خیابون اشک می ریختم و اشک می ریختم که توی دوستی با تو هیچ چیزی کم نذاشتم و تو به من تهمت همه چیز زدی.ناراحتم که این همه وقتم را با تو گذاشتم و این حرفها را شنیدم.
دوستت داشتم هیچ وقت هم فراموشت نمی کنم اون لحظه ها اون غذا درست کردنت اون پررو گفتنت بهم اون مواظبت هات از من اما خوب شاید قصه ما فقط تا همین جا باید می بود .نمی دونم الان سر کارم و دلم خیلی پره خیلی دوستت داشتم فقط به عنوان یه دوست پسر اما تو گند زدی به همه چیز .تو رویاهای من را بردی فراتر از اوج، کاشکی این کار را بادوستیمون نکرده بودی.ای کاش....!